پیرمرد سیاه و پوست گایش کون وکس سیاه
روسپی روس فکر نمی کند که دو مرد وجود داشته باشد و او مجبور خواهد شد به جای یکی از آنها دو نفر را خدمت کند و دو برابر تعداد افراد را امتحان کند. مردی زن را سلب کرد ، او را روی گایش کون وکس تخت روی پشت خود گذاشت و شروع کرد به وارد کردن یک عضو از طرف های مختلف ، یکی دهان ویفر ، و دوم دست خود را در پشت خود نگه داشت و سوراخی را باز کرد. آنها پشت خود را چرخاندند و مرد برهنه یک تخم مرغ داغ را در دهان خود گذاشت ، پایین غرق شد و سرش را بین لب ها سوراخ کرد. صنعتگر دوم در بوکسور سیاه کلاه را کشید و با تمام بدنش به صورت تند و تند تند زد. مبادله شد و به دلیل تنش ، عرق را جلب کرد و دوباره شروع کرد.