خواهرزاده اش صبح خورد و به عمویش کارت پستال سکسی عشق ورزید

مردی از خواب بیدار می شود که خواهرزاده اش با صدای بلند گریه می کند. دلیل آن را پیدا کردم و او شکایت کرد که او و مرد خوب کار نمی کنند. تصمیم گرفت به او ترحم کند و ثابت کند که همه چیز نظم داشته است. او پتو را جدا می کند و زود از خواب بلند می شود ، زیبایی به آلت تناسلی فرو می رود و به آرامی آن را به دهانش می آورد. چرخید ، 69 در حالی که بالای یک کشاورز از بالا دراز کشیده بود ، تصور کرد و ناله کرد که چقدر ماهرانه از زیر لیس می زند. او بیدمشک خود را روی مهارتی انداخت ، دست خود را در دست گرفت و با ناله شروع به گوش دادن به پشت دست انداز کرد. او انگشت خود کارت پستال سکسی را به کلیت خود نشان داد و حتی بلندتر ناله کرد. فریم سوراخ در حالی که با سرطان ایستاده بود ، از پایین و دوباره شروع به مکیدن کرد ، جمع آوری تقدیر در دهان او.