تاناتا به دلیل ابتلا به سرطان مادربزرگ در توالت ، دو مرد سکس کسزیبا داد

پس از پیچاندن دختر در توالت ، بچه ها تصمیم می گیرند که شاهکار خود را تکرار کرده و در یک شب پاییز به شکار گاو نر بروند. ما تماشا می کردیم که دختران زیبا از کنار آنها می گذرند و تعجب می کردیم با کدام یک تماس بگیریم. دیمون زیبایی را متوقف می کند و متوجه می شود که به اندازه آنها سرد است ، بنابراین آنها یک فنجان قهوه داغ را پیشنهاد می کنند و دختر موافقت می کند که مدتی به آنها بخشد. تاناتا لبخند خاصی زد ، خصوصاً وقتی از وی خواسته شد سینه ها را در سالن نشان دهد. کمی خجالتی بود ، نگاهی به اطراف داشت و پیراهنش را باز کرد و سینه بند را کشید و با نوک سینه آنها را اذیت کرد. او آن را به نوک پستان خود داد و کشاورز جنس خود را برای پول پیشنهاد داد و بلافاصله صورتحساب را در سکس کسزیبا دستش داد. او هنگام رفتن به توالت ، با آنها را در محفظه پوشانده و با پوشیدن روی درب توالت ، باسن خود را نشان می دهد ، با شور و هیجان دو تکه را به یکباره می خورد. او ایستاده در بالای مخزن سرطانی شد و هرکدام آن را از هم جدا کردند و مجبور شدند روی صورت خود بنشینند.