راهب عوضی جوان استمناء را از استمناء می عکس کیرهای سکسی کشد
پسربچه مانند دختری سوزاند و لباس خود را در اتاق زیر شیروانی خاموش کرد. خجالت زده و عصبانی ، او جایی برای خود پیدا نکرد و نمی دانست که با آن چه کار عکس کیرهای سکسی کند. اما او می گوید که پدرش را دید که در حال غرق شدن است و این آخرین نی در عصبانیت او بود. آنها به خانه بیکخو زنگ زدند تا به او بگویند چگونه چنین مشکلی را حل کند. آنها به او جوهره مشکل خود را گفتند و او را به سمت آموزش مجدد بردند. به او دستور داد كه برهنه خود منتظر بماند ، او به چوب رفت و بلافاصله برگشت به شلاق زبر الاغ الاستیک من به ناله ها و اهانت توجه نکردم ، اما کارم را انجام دادم و راضی شدم.